پیش درآمد
كلیه سازماندهیهای اجتماعی حول هویتی شكل میگیرند كه منافع مادی و معنوی اعضاء در آن تعریف و تامین شده باشد. هویتسازی معمولا بر پایه تركیبی از شناسههای دین، مذهب، ملت، نژاد، مكتب سیاسی ـ ایدئولوژیك، طبقه، جنس، گاها واحد جغرافیایی صورت گرفته و میگیرد. گرچه در عصر پسامدرنیته، هویت "فرد" از سایر شاخصهای هویتی در حال پیشی گرفتن است.
هویت در کلیترین حالت به دنبال شکلدهی رفتار اجتماعی و موضعگیری در چارچوب منافعی خاص است. مثال بارز آن، قبول و یا تحمیل دین و مذهب در بین جوامع بشری است که نهایتا به تغییراتی اساسی منتهی شده است. آنچه در مبحث مرتبط با هویت اهمیت حیاتی دارد عبارت است از تعیین حدود، ماهیت و روابط بین هویت فردی و هویت فرافردی.
معمولا اشخاص یا موسسات هویتساز، با پردازش و تعریف اجزای جداگانه هویت، چنان ارزشی بدان میدهند تا به محور اتحاد و اشتراك تبدیل شود. هر اندازه هویت، بیانگر و تداعیگر ارزشهایی متعالیتر و دربرگیرنده منافع مشترك ژرف و فراوانتری باشد، دوام و انسجام شكل اجتماعی آن بیشتر و طولانیترخواهد بود. از سویی، هر هویتی از ابعاد فلسفی، ایدئولوژیكی و رهنمود عملگرایانه برخوردار است. نگرش و باورها، بایدها و نبایدها، همگی بر پایه استدلالهای فلسفی، و نوع جهانبینی هویتسازان شکل میگیرد. صرفنظر از ادعا، مبادی فلسفی و رهنمودی بانیان پس از عبور از سرند پراكتیك میتواند مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد.
هویت دینی ـ مذهبی
دستهبندی جامعه بر اساس دین و مذهب، بنیاد این نوع هویت است که رفتارهای خاصی را بر حیات اجتماعی افراد متحمل میسازد. تاریخ ادیان و مذاهب نشان داده است که با تقدیس مبادی فکری و حیاتی موسسان، خصوصیت تغییرناپذیری اصول اولیه عملی میگردد. به بیانی دیگر، راه را بر تغییر و تحول متوقف میسازند و چه بسا فرایند روزآمدسازی و خارج کردن هویت دینی از دایره زمان ـ مکان بانیان تقریبا ناممکن میگردد. این خصلت، گریبانگیر کلیه جنبشهای دینی ـ مذهبی و یا سازمانهای مذهبگونه میشود. بنابراین اعتقادات مذهبی، ذاتا دارای ویژگی تعصبی و جزمی هستند و رفتار معتقدان، همواره بر پایه قبول مطلق عقیده خود و رد مطلق غیرخودی بروز پیدا میکند. در سراسر تاریخ بشریت شاهد تضاد و درگیری طولانی مدت پیروان دین ـ مذهب در کشورهای مختلف بودهایم.
هویت مذهبی کردها
یک گوناگونی ویژه دینی ـ مذهبی در جغرافیای ناپیوسته کردستان وجود دارد. بیشینه کردهای ایران، ترکیه، عراق و سوریه سنی و تابع مذهب شافعی هستند. با این حال، کردهای حنفی مذهب در شهرهای عفرین و کوبانی [سوریه] و اروفا و مرعش [ترکیه] زندگی میکنند. کردهای شیعی مذهب در مناطق جنوبی کردستان ایران (کرمانشاه، ایلام و لرستان) و همچنین در مناطق جنوبی کردستان عراق زندگی میکنند.پیروان آیین ایزدی بطور عمده در کردستان عراق و قسما در کردستان ترکیه، سوریه و ارمنستان به صورت گروههای پراکنده زندگی میکنند. از سوی دیگر، اقلیت کردهای یارسان عمدتا در استان کرمانشاه و در مناطق مختلف کردستان عراق به سر میبرند. کردهای علوی در کردستان ترکیه و قسما در سوریه وجود دارند. و اما اقلیت کردهای یهودی و مسیحی هم در سراسر کردستان وجود دارند.
این نوع تنوع مذهبی نشان از گذشتهای پر تحول از برهمکنش فلسفهها، ایدئولوژیها و فرهنگهای جداگانه دارد. جغرافیای کردستان در همه برهههای تاریخی، معروض موجهای اعتقادی جداگانه بوده است. از لحاظ جامعهشناسی دینی، بخشی از آیینهای کهن کردستان با ماهیتی ترکیبی ادامه حیات دادهاند به عنوان مثال آیینهای علوی، ایزدی و یارسان میباشد که در اثر فشارهای وارده، خصلت میستیکی به خود گرفتهاند.
بازخوانی هویت ملی کردها
ما شاهد آنیم که در مبحث ناسیونالیسم کرد تاکنون به موضوع هویت مذهبی به حد کافی و به شیوهای جامعهشناسانه اکتفا نشده است. مثال بارز آن عدم مشارکت متوازن گروههای مذهبی جامعه کردستان در جریانهای سیاسی است. باید به این موضوع کاملا آگاهی داشت که پرهیز از ترجیحات مذهبی در تبیین و تعریف هویت ملی کردها، شرطی بنیادین است چراکه نتیجتا جداییساز است. گوناگونی دینی ـ مذهبی در جامعه کردستان حکایت از آن دارد که در جریان ایدهسازی برای هویت ملی و طرح ناسیونالیسم بایستی به جایگاه و سهم هر یک از این گروهها، اهمیت کافی داده شود.
عمدهترین کاستی عملکرد ناسیونالیسم در کردستان ایران مربوط به ناچیزبودن سهم مشارکت کردهای شیعه در مبارزه ملی ـ دمکراتیک میباشد. حتی گاها در ادبیات سیاسی، مسئله کرد به نحوی به صورت تبعیض مذهبی بیان شده است که خطایی بارز است. رژیم جمهوری اسلامی از این خطا به صورت سیاستی تفرقهاندازانه در سرکوب مقاومت دمکراتیک کردستان ایران استفاده کرده است.
ناسیونالیسم کرد ناچارا باید در این باره تجدید نظر کند. هیچ توجیه منطقی برای حذف یا کم رنگ کردن نقش کردهای شیعی در پروسه سیاسی کردستان وجود ندارد. هویت ملی کرد نباید و نمیتواند بر اساس اعتقادات مذهبی شالودهریزی شود. به جای آن لازم است مشخصههای زبان، فرهنگ و تاریخ مشترک و مهمتر؛ مفاهیم سیاست مدرن مبنا قرار داده شوند. چهارچوب سیاست مدرن شامل اشکال اداری و حقوق دمکراتیک گروههای اجتماعی مبتنی بر "مبادی حقوق بشر" میباشد.
مشخصه ناسیونالیسم کرد
تاریخ ناسیونالیسم به ما خاطرنشان میشود که مفاهیم ملیگرایانه در بحبوحه فروپاشی فئودالیسم و آغاز عصر سرمایهداری اروپایی به عنوان هویت انقلاب صنعتی شكل گرفتهاند. شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن زمان اروپا، زمینهساز شكلگیری هویت ملی و تاسیس نهادهای آن مانند دولت ملی، میهن، زبان ملی، فرهنگ ملی و سایر موسسات ملی بوده است.
هم در گذشته و هم در حال حاضر، جنبش ملیگرایی در کردستان ایران امکان پیادهسازی ساختارهای ملی را نداشته و ندارد. لذا ناسیونالیسم کرد بایستی بطور متخصصانه و مدبرانه بر مفاهیم مدرن سیاست دوباره پایهریزی شود. بنا به ماهیت عینی و شرایط سرزمینی (عدم استقلال)، لازم است که نسخهای بدون دولت از آن ارائه داد و تمامی کاراکترهای دخیل در ساخت و ساز این ناسیونالیسم بایستی به صورت دولت در تبعید طراحی کرد. در همین راستا بایستی نهادهای لازم جهت پیشبرد استراتژی و برنامههای ملی تاسیس کرد مانند پارلمان در تبعید.
و اما پافشاری این نوشتار بر این است که در بازخوانی ناسیونالیسم بایستی هویت مذهبی شهروندان کرد ایران به شیوهای کارشناسانه مورد توجه قرار بگیرد. چرا که این مهم، حق و سهم مشارکت سیاسی را برای میلیونها شهروند کرد محقق میسازد.