تحلیل و بررسی توافق آتش‌بس اسرائیل در لبنان و پیامدهای آن برای امنیت خاورمیانه

نویسنده: هەژار کرماشانی
ایجاد شده در تاریخ
0 0
21:12 2024 , December 09

در تاریخ ۲۶ نوامبر ۲۰۲۴ (ششم آذر ۱۴۰۳)، خبر موافقت اسرائیل با طرح آتش‌بس در مرزهای شمالی این کشور که توسط کانال ۱۲ تلویزیون اسرائیل منتشر شد، به شدت توجه رسانه‌ها و تحلیلگران سیاسی را به خود جلب کرد. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در سخنرانی خود ضمن تأکید بر دلایل این موافقت، اعلام کرد که این اقدام بخشی از تغییرات گسترده‌ای است که در حال شکل‌گیری در خاورمیانه می‌باشد. این طرح که شامل توقف درگیری‌ها در مرزهای جنوبی لبنان و تغییرات اساسی در وضعیت امنیتی منطقه است، پیامدهای گسترده‌ای برای امنیت اسرائیل، لبنان و حتی منافع بین‌المللی دارد.

دلایل موافقت اسرائیل با طرح آتش‌بس

بنیامین نتانیاهو در سخنرانی خود به سه دلیل عمده برای حمایت از این طرح اشاره کرد که هر یک از این دلایل به نوعی با امنیت و منافع استراتژیک اسرائیل ارتباط مستقیم دارند.

تمرکز بر تهدید ایران

نخست‌وزیر اسرائیل در ابتدا به تهدید ایران اشاره کرد که یکی از مهم‌ترین اولویت‌های اسرائیل در منطقه خاورمیانه است. او بر لزوم مقابله با ایران تأکید کرد، به ویژه در زمینه تلاش‌های این کشور برای دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای. نتانیاهو تصریح کرد که این تهدید برای امنیت آینده اسرائیل حیاتی است و در این راستا، طرح آتش‌بس با لبنان به عنوان یک اقدام موقت برای کاهش فشار بر جبهه شمالی، زمینه‌ساز تمرکز بیشتر اسرائیل بر تهدیدات ایران و گروه‌های نیابتی آن در منطقه خواهد بود.

تقویت قوای نظامی و رفع موانع تسلیحاتی

اسرائیل همچنین به دنبال تجدید قوای نظامی و ارتقای توانمندی‌های دفاعی خود است. نتانیاهو به موانع تسلیحاتی اشاره کرد که به زودی رفع خواهند شد و این امر به اسرائیل امکان می‌دهد که با قدرت بیشتری در برابر تهدیدات احتمالی در مرزهای شمالی خود مقابله کند.

 منزوی کردن حماس

یکی از اهداف دیگر این توافق، قطع ارتباط میان گروه‌های مختلف فلسطینی و به ویژه حماس است. نتانیاهو تصریح کرد که اسرائیل در حال حاضر موفق شده است حماس را از سایر گروه‌ها جدا کند و این طرح آتش‌بس می‌تواند موجب منزوی‌تر شدن این گروه شود.

شرایط و پیامدهای آتش‌بس برای لبنان

آتش‌بس پیشنهادی که هنوز به تصویب کابینه اسرائیل نرسیده است، شامل بندهای متعددی است که وضعیت امنیتی لبنان را به شدت تحت تأثیر قرار خواهد داد. از جمله مهم‌ترین مفاد این توافق، استقرار ارتش لبنان در منطقه مرزی و پایان حضور مسلحانه حزب‌الله در امتداد مرز جنوبی رود لیتانی است. این امر به معنای تضعیف توان نظامی حزب‌الله در این منطقه است که طی سال‌های گذشته به عنوان تهدیدی جدی برای امنیت اسرائیل مطرح بوده است. با این حال، نتانیاهو تصریح کرد که در صورت نقض توافق از سوی حزب‌الله، اسرائیل آزادی کامل برای اقدام نظامی در لبنان را حفظ خواهد کرد.

واکنش‌های بین‌المللی و چشم‌انداز آینده

توافق آتش‌بس در حالی مطرح می‌شود که احتمال حمایت کشورهای بزرگ از این طرح وجود دارد. بر اساس گزارش‌ها، ایالات متحده آمریکا و فرانسه به عنوان قدرت‌های بزرگ غربی، موافقت خود با این طرح را اعلام کرده‌اند و این امر ممکن است به طور چشمگیری فشارهای بین‌المللی برای پایان دادن به درگیری‌ها و بازگرداندن ثبات به منطقه را افزایش دهد.

جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده، و امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، به عنوان حامیان اصلی این طرح شناخته می‌شوند و احتمال می‌رود که با تصویب این توافق، تلاش‌های دیپلماتیک برای ایجاد صلح و ثبات در خاورمیانه تقویت شود. این توافق، اگرچه به عنوان یک گام موقت برای کاهش تنش‌ها در مرزهای شمالی اسرائیل محسوب می‌شود، اما می‌تواند به طور غیرمستقیم بر تحولات گسترده‌تری در سیاست‌های منطقه‌ای تأثیر بگذارد.

تغییر چهره خاورمیانه: تحلیل استراتژیک نتانیاهو

بنیامین نتانیاهو در سخنرانی خود همچنین به “تغییر چهره خاورمیانه” اشاره کرد که به نظر می‌رسد عبارتی استراتژیک و پرمفهوم است. این اظهارنظر، به وضوح از تغییرات اساسی در معادلات سیاسی، امنیتی و نظامی در منطقه حکایت دارد. نتانیاهو این عبارت را به عنوان نوعی راهبرد برای تعریف نقلی جدید برای اسرائیل در خاورمیانه به کار برده است، نقشی که می‌تواند به کاهش تهدیدات مستقیم از سوی گروه‌هایی مانند حزب‌الله و حماس و همچنین محدود کردن نفوذ ایران در منطقه کمک کند.

در ابتدا باید گفت که “تغییر چهره خاورمیانه” به احتمال زیاد به معنای یک بازتعریف و بازسازی مجدد از روابط منطقه‌ای است. اسرائیل به دنبال تقویت روابط خود با کشورهای عربی سنی‌مذهب است که تهدیدات مشترک از سوی ایران را به عنوان چالشی امنیتی برای خود می‌بینند. در این راستا، اسرائیل در چند سال اخیر روابط خود را با کشورهای چون امارات، بحرین، مراکش و سودان از طریق توافق‌های ابراهیم گسترش داده است. این تغییرات به وضوح نشان‌دهنده تلاش اسرائیل برای ایجاد یک جبهه متحد علیه ایران و کاهش نفوذ گروه‌های نیابتی این کشور در خاورمیانه است.

یکی دیگر از جنبه‌های “تغییر چهره خاورمیانه”، تأکید بر مقابله با تهدیدات حزب‌الله و دیگر گروه‌های مسلح در لبنان و سوریه است. اسرائیل قصد دارد با فشار آوردن به حزب‌الله و جلوگیری از فعالیت‌های نظامی آن در مرزهای لبنان، بخشی از استراتژی کلی خود برای کاهش تنش‌ها و تقویت امنیت داخلی را پیاده‌سازی کند. نتانیاهو در این زمینه بیان کرده است که اسرائیل آزادی کامل برای اقدام نظامی در لبنان را حفظ خواهد کرد و در صورت نقض توافق از سوی حزب‌الله، به آن‌ها حمله خواهد کرد.

این “تغییر چهره” همچنین در زمینه‌های داخلی اسرائیل نیز اهمیت دارد. در واقع، نتانیاهو ممکن است به دنبال ایجاد نوعی انسجام داخلی در کشور خود باشد، به ویژه پس از بحران‌های سیاسی داخلی و فشارهای مختلف از سوی احزاب مخالف. با تقویت امنیت در مرزهای شمالی و کاهش تهدیدات خارجی، دولت اسرائیل می‌تواند مشروعیت خود را در داخل کشور تقویت کرده و از نظر سیاسی به موقعیت قدرتمندتری دست یابد.

تحولات سیاسی اسرائیل و روابط با کردها

در سال‌های اخیر، اسرائیل به طور فزاینده‌ای به سمت تقویت روابط خود با گروه‌های کرد در منطقه خاورمیانه حرکت کرده است. این روابط به ویژه پس از موفقیت‌های کردهای سوریه در مقابله با داعش و همچنین حضور کردهای عراق در صحنه‌های سیاسی و نظامی عراق، برجسته‌تر شده است. اسرائیل به دلیل دشمنی تاریخی خود با ایران، به خصوص در زمینه نفوذ ایران در عراق، سوریه و لبنان، به حمایت از گروه‌های کرد به عنوان یک نیروی ضد ایرانی و ضد رژیم‌های حاکم در این کشورها پرداخته است.

یکی از مهم‌ترین نکات در این زمینه، روابط اسرائیل با اقلیم کردستان عراق است. اسرائیل به طور علنی از حق خودمختاری کردها در عراق حمایت کرده و در برخی مواقع به صورت غیررسمی از اقدامات کردهای عراقی در جهت تقویت استقلال یا فدرالیسم حمایت کرده است. در همین راستا، برخی مقامات اسرائیلی به ویژه پس از همه‌پرسی استقلال کردستان عراق در ۲۰۱۷، حمایت خود را از آرمان‌های کردها اعلام کرده‌اند.

نظرات اخیر مقامات اسرائیلی در مورد کُردها و کوردستان بزرگ

در این سال‌ها، برخی از مقامات اسرائیلی، به ویژه وزیر امور خارجه جدید اسرائیل، ایلی کوهن، در اظهارات خود از ضرورت همبستگی بیشتر میان کردهای مناطق مختلف سخن گفته‌اند. به‌ویژه، در روزهای اخیر برخی سیاستمداران اسرائیلی به کردها در چهار بخش کردستان (ایران، عراق، سوریه و ترکیه) توصیه کرده‌اند که از موقعیت‌های به وجود آمده به نحوی همبسته و متحد بهره‌برداری کنند. این نوع اظهار نظرها به‌طور غیرمستقیم به آرمان استقلال یا گسترش خودمختاری کردها در کشورهای مختلف اشاره دارد.

یکی از نکات قابل توجه این است که این سیاست‌ها و اظهارات به ویژه در شرایطی مطرح می‌شود که منطقه خاورمیانه به دلیل تنش‌های ناشی از حضور ایران، جنگ‌های داخلی در سوریه و عراق، و تحولات سیاسی در ترکیه و سوریه در وضعیت پیچیده‌ای قرار دارد. کردها که به عنوان یک اقلیت قومی گسترده در این چهار کشور درگیر در بحران‌ها حضور دارند، از زمان‌های گذشته به دنبال تحصیل حقوق خود، از جمله خودمختاری و استقلال بوده‌اند.

اسرائیل در این میان، با توجه به دشمنی دیرینه‌اش با ایران و نفوذ این کشور در مناطق مختلف، به طور غیرمستقیم و محتاطانه از آرمان‌های کردها حمایت کرده است. این حمایت، به ویژه پس از موفقیت‌های کردهای سوریه در مقابله با داعش، برجسته‌تر شده است. در این راستا، برخی مقامات اسرائیلی به‌ویژه پس از همه‌پرسی استقلال کردستان عراق در سال ۲۰۱۷، از حق خودمختاری کردها حمایت کرده‌اند. با این حال، اسرائیل به دلیل حساسیت‌های موجود در روابطش با کشورهای منطقه‌ای چون ترکیه، ایران و عراق، معمولاً به صورت محتاطانه و در چارچوب سیاست‌های غیررسمی از کردها حمایت کرده است.

این حمایت‌ها به ویژه در زمینه مقابله با تهدیدات مشترک از سوی ایران و گروه‌های نیابتی این کشور از جمله حزب‌الله لبنان، به عنوان یک محور استراتژیک برای اسرائیل مطرح است. مقامات اسرائیلی به طور ضمنی از کردها در مقابل نفوذ ایران و نیروهای وابسته به آن حمایت می‌کنند، اما این حمایت‌ها هیچ‌گاه به شکل علنی و صریح از استقلال یا تجزیه کشورهای منطقه‌ای مانند ایران، ترکیه یا عراق نبوده است.

آیا «تغییر چهره خاورمیانه» به معنای تجزیه ایران و حمایت از کوردستان بزرگ است؟

اگرچه نتانیاهو به‌طور مستقیم از «تجزیه ایران» صحبت نکرده است، ولی برخی تحلیلگران بر این باورند که «تغییر چهره خاورمیانه» می‌تواند به معنای تضعیف قدرت‌های منطقه‌ای مانند ایران و تغییر توازن قدرت در منطقه باشد. اسرائیل در راستای مقابله با تهدیدات ایران، به دنبال کاهش نفوذ ایران در کشورهای مختلف خاورمیانه، به ویژه در عراق، سوریه و لبنان است. در این راستا، تقویت روابط با کردها می‌تواند یک ابزار استراتژیک برای اسرائیل باشد تا از نفوذ ایران و گروه‌های وابسته به آن در این مناطق بکاهد.

در خصوص ایران، اسرائیل به دنبال ایجاد فشارهای سیاسی و نظامی است تا نفوذ ایران را در منطقه کاهش دهد. در صورتی که ایران در این فرآیند تضعیف شود، ممکن است فضایی برای تقویت قومیت‌ها و گروه‌های مختلف در داخل ایران ایجاد شود که یکی از این گروه‌ها، کردها هستند. اما باید توجه داشت که اسرائیل به طور مستقیم به دنبال تجزیه ایران نبوده است، بلکه بیشتر به دنبال کاهش تهدیدات امنیتی از سوی این کشور است. در این راستا، اسرائیل ممکن است به حمایت از جنبش‌های کرد در ایران به‌عنوان یک ابزار غیرمستقیم برای فشار به دولت مرکزی ایران بپردازد، اما این سیاست‌ها به طور قطع به تجزیه ایران منجر نخواهد شد.

آیا اسرائیل به دنبال حمایت از یک «کوردستان بزرگ» است؟

اصولاً، اسرائیل به عنوان یک کشور مستقل و منطقه‌ای، به دنبال گسترش منافع خود در مناطق مختلف است. از این رو، حمایت از آرمان‌های کردها در زمینه خودمختاری و استقلال، به ویژه در عراق و سوریه، می‌تواند جزئی از استراتژی اسرائیل در مقابله با تهدیدات ایران و تقویت روابط با کشورهای عربی سنی‌مذهب باشد. به عبارت دیگر، اسرائیل ممکن است به طور غیرمستقیم از آرمان‌های کردها حمایت کند، اما این حمایت‌ها بیشتر بر اساس محاسبات امنیتی و راهبردی است تا ایجاد یک «کوردستان بزرگ» در همه چهار بخش کردستان.

در واقع، اسرائیل به حمایت از کردها در هر چهار بخش کردستان نخواهد پرداخت، زیرا این اقدام می‌تواند روابط اسرائیل با کشورهای مهم منطقه‌ای همچون ترکیه، ایران و عراق را به خطر بیندازد. به طور خاص، اسرائیل احتمالاً از فشارهای جدی که این کشورها به‌ویژه ترکیه و ایران به دلیل سیاست‌های خود در قبال کردها وارد می‌کنند، آگاه است و به همین دلیل ترجیح می‌دهد تا حمایت‌های خود را در قالب گام‌های محتاطانه‌تر و غیرمستقیم دنبال کند.

نتیجه‌گیری: «تغییر چهره خاورمیانه» و تحلیل استراتژیک اسرائیل

به طور کلی، استفاده بنیامین نتانیاهو از عبارت «تغییر چهره خاورمیانه» بیشتر به یک استراتژی بلندمدت برای مقابله با تهدیدات ایران و تغییر معادلات امنیتی در منطقه اشاره دارد. این تغییرات، به ویژه در سطح روابط اسرائیل با کشورهای عربی و کردها، می‌تواند به معنای کاهش نفوذ ایران و تقویت جبهه‌های امنیتی ضد ایرانی باشد. اما از آنجایی که اسرائیل به‌طور رسمی از تجزیه کشورهای منطقه‌ای مانند ایران حمایت نمی‌کند، نمی‌توان گفت که هدف اصلی این تغییرات، تجزیه ایران و ایجاد یک «کوردستان بزرگ» در چهار بخش است. اسرائیل احتمالاً به دنبال استفاده از موقعیت‌های استراتژیک برای تقویت امنیت خود و کاهش تهدیدات منطقه‌ای است، اما این فرآیند شامل حمایت صریح از استقلال یا تجزیه هیچ یک از کشورهای منطقه‌ای نخواهد بود.

تحلیل پایانی

توافق آتش‌بس در لبنان و تحولات ناشی از آن، می‌تواند شروع یک دوره جدید در سیاست‌های اسرائیل در خاورمیانه باشد که هدف آن کاهش تهدیدات از سوی ایران و گروه‌های نیابتی این کشور و تقویت روابط اسرائیل با کشورهای عربی و کردها است. با توجه به نقش مهمی که کردها در معادلات منطقه‌ای دارند و حمایت غیررسمی اسرائیل از آنها، می‌توان پیش‌بینی کرد که این سیاست‌ها ادامه خواهد یافت، اما اسرائیل احتمالاً از حمایت مستقیم و علنی از یک «کوردستان بزرگ» خودداری خواهد کرد. در عوض، اسرائیل به دنبال بهره‌برداری از موقعیت‌های استراتژیک و امنیتی در راستای منافع خود در خاورمیانه است.

 

نظر جدید