در روز شنبه ۲۶ ژوئیه ۲۰۲۵، نشستی با عنوان «همایش همکاری ملی برای نجات ایران» در شهر مونیخ آلمان برگزار شد؛ همایشی که از سوی رضا پهلوی، فرزند آخرین شاه ایران، سازماندهی شده و با پوشش زنده دو شبکه رسانهای «ایران اینترنشنال» و «من و تو» همراه بود. پوششی که بهوضوح یادآور رفتار رسانههای رسمی جمهوری اسلامی ایران با مناسک حکومتی بود.
با نگاهی تحلیلی به صحنههای این گردهمایی، میتوان گفت آنچه در مونیخ برگزار شد، بیشتر به مراسمی آئینی شباهت داشت تا یک نشست سیاسی مبتنی بر گفتوگوی ملی. حاضران که عمدتاً از حامیان پرشور رضا پهلوی بودند، با شور و شعف در فضایی شبیه به مجالس مداحی و بیعت در رژیمهای اقتدارگرا، یکی پس از دیگری وفاداری خود را به شخصیتی اعلام میکردند که هنوز هیچ جایگاه رسمی یا قانونی در ساختار آینده ایران ندارد.
شعار «جاوید شاه»، همراه با صحنههایی از تعظیم و حتی سجده برخی از حاضران برای رضا پهلوی، تداعیگر فضای مناسکی نظامهای اقتدارگرا در حافظه تاریخی منطقه بود. این نمایشهای وفاداری، مخاطب را به یاد شعار «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار» در ایران دهه ۶۰ و همچنین شعار معروف «با جان و دل با توایم ای رهبر» در دوران صدام حسین میاندازد. بازتولید این نوع مناسک، با وجود گذشت دههها و تغییر گفتمانها، همچنان نشاندهنده پیوند عمیق بخشهایی از فرهنگ سیاسی ایران با ساختارهای شخصمحور و رهبرسالار است.
شباهتهای این مراسم با آیینهای مشابه در دیگر نظامهای خودکامه—از مجالس وفاداری در کره شمالی گرفته تا بزرگداشتهای بعثی در عراق و یا مداحیهای ولایی در جمهوری اسلامی—از دید ناظران دور نماند. بیعتهای دستهجمعی، نطقهای از پیش تنظیمشده، و نمایش وفاداریهای پر آبوتاب، فضایی پدید آورد که برای بسیاری از منتقدان تداعیگر گذشتهای اقتدارگرا بود که خود رضا پهلوی مدعی است در پی گذار از آن است.
نکته تأملبرانگیز دیگر، حضور چند بە اصطلاح کورد در این نشست بود. هدف از این حضور، چنانکه پیداست، القای این پیام بود که حتی در میان مردم کوردستان که سابقه طولانی در مبارزه برای حق تعیین سرنوشت خود دارد، گروهی وجود دارد که از پروژه متمرکز «تمامیت ارضی به سبک پهلوی» حمایت میکند. در ادبیات سیاسی کردها، چنین افرادی را «جاش» مینامند؛ اصطلاحی برای توصیف کسانی که بهجای همبستگی با مردم خود، جانب حکومت مرکزی یا اشغالگر را میگیرند.
واژه کلیدی بسیاری از سخنرانان در این همایش «تمامیت ارضی ایران» بود؛ عبارتی که در این بافت معنایی خاص، نه به عنوان یک اصل حقوق بینالملل، بلکه به عنوان ابزاری برای هشدار به ملتهای غیرفارس ساکن ایران تعبیر شد؛ هشداری غیررسمی اما پرمعنا که در «فردای پس از جمهوری اسلامی» نیز نباید چشم به تحقق حقوق ملی و انسانی خود بدوزند.
همایش مونیخ، با وجود ظاهر مدرن و لبخندهای دیپلماتیک، نشان داد که مسئله گذار از جمهوری اسلامی، تنها مسئله تغییر افراد نیست. اگر پروژه سیاسی جایگزین، بازتولید همان الگوهای مرکزگرایانه و سلطهمحور با چهرهای تازه باشد، آیا میتوان آن را واقعاً «آیندهای بهتر» نامید؟
#کورد #کوردستان #حق_تعیین_سرنوشت #دیکتاتوری #جاش