نژادپرستی، پاکسازی نژادی و نقش رسانه: یک مطالعه موردی بر رسانه‌های فارسی‌زبان و محو هویت کرد

نویسنده: د. مجید حقی
ایجاد شده در تاریخ
0 0
20:02 2025 , February 09

شیوه‌های همسان‌سازی‌کننده رسانه‌های فارسی‌زبان ابزاری استراتژیک در جهت تطهیر ملی و محو هویت کرد. با محدود کردن تعریف کردستان به یک استان و تغییرنامی سیستماتیک نشانه‌های فرهنگی، این رسانه‌ها در فرایند حاشیه‌نشینی مردم کرد سهم دارند. این مقاله نشان داده است که چنین سیاست‌هایی تنها انتخاب‌های ویراستاری مستقل نیستند بلکه به‌طور عمیق در استراتژی‌های ژئوپولیتیکی جهت تضعیف وحدت کرد نهفته‌اند.

چکیده

این مقاله به بررسی تقاطع‌های موجود بین شیوه‌های رسانه‌ای، نژادپرستی و همگن‌سازی ملل غیر فارس از طریق یک مطالعه موردی بر رسانه‌های برجسته فارسی‌زبان — بی‌بی‌سی فارسی، صدای آمریکا، رادیو فردا و ایران اینترنشنال — و نحوه برخورد آن‌ها با هویت کرد می‌پردازد. این پلتفرم‌ها به‌طور سیستماتیک معنای «کردستان» را به یک منطقه جغرافیایی محدود تنگ می‌کنند  با مرکزیت شهر سنە (سنندج) متمرکز است، در حالی که سایر ممناطق تاریخی کردستان را صرفاً به عنوان «شهرهایی با جمعیت کرد یا کردنشین» معرفی می‌کنند. علاوه بر این، این رسانه‌ها به فرآیند تغییر نام سیستماتیک نشانه‌های فرهنگی و جغرافیایی کرد (برای مثال، اشاره به ژینا امینی به عنوان مهسا امینی) می‌پردازند تا هویت مردم  کرد را در چارچوب روایت‌های غالب جذب کنند. با تکیه بر چارچوب‌های نظری همسان‌سازی فرهنگی و پاکسازی نژادی، این مقاله استدلال می‌کند که چنین شیوه‌های رسانه‌ای صرفاً انتخاب‌های ویراستاری نیستند بلکه استراتژی‌های عمدی همسو با دولت مرکزی به منظور تضعیف وحدت و مشروعیت مردم کرد محسوب می‌شوند. مقاله ابتدا به بررسی بسترهای تاریخی، دیدگاه‌های نظری و انگیزه‌های ژئوپولیتیکی پشت این شیوه‌ها می‌پردازد و سپس با ارائه توصیه‌هایی برای مقابله با سیاست‌های همسان‌سازی‌کننده به پایان می‌رسد.

واژه‌های کلیدی: کردستان، همسان‌سازی، نژادپرستی، رسانه، پاکسازی فرهنگی، هویت کرد، تعیین سرنوشت

 

مقدمه

در عصر مدرن، نژادپرستی و ایدئولوژی‌های ملی‌گرایانه فراتر از تبعیض آشکار رفته و شامل مکانیزم‌های ظریف سرکوب فرهنگی و زبانی شده‌اند. یکی از اشکال به‌ویژه مخرب این روند، همسان‌سازی و محوعمدی هویت ملی از طریق شیوه‌های رسانه‌ای است. مردم کرد، که به عنوان بزرگترین ملت تحت ستم بدون کشور در جهان شناخته می‌شود، مدت‌هاست که تحت سیاست‌هایی قرار دارند که با هدف محو فرهنگ متمایز آن‌ها و تفرقه‌اندازی در وحدتشان طراحی شده‌اند. رسانه‌های فارسی‌زبان نقش مرکزی در این روند ایفا می‌کنند، چرا که با بازتعریف اصطلاح «کردستان» به شیوه‌هایی که به نفع منافع گسترده‌تر دولت مرکزی و نیروهای تمرکزگراست است، به بازسازی روایت ملی می‌پردازند.

این مقاله بررسی می‌کند که چگونه رسانه‌هایی مانند بی‌بی‌سی فارسی، صدای آمریکا، رادیو فردا و ایران اینترنشنال در یک فرآیند سیستماتیک همگن‌سازی شرکت می‌کنند. با کاهش کردستان به صرفاً استانی با مرکزیت "سنە" و تغییر نام شناسه‌های فرهنگی کرد با اصطلاحات عربی، ترکی یا فارسی، این رسانه‌ها نه تنها گستردگی واقعی و تنوع کردستان را تحریف می‌کنند، بلکه در پروژه‌های دولتی پاکسازی نژادی نیز سهم دارند. به این ترتیب، آن‌ها حاشیه‌نشینی مردم کرد را تقویت کرده و تلاش‌های آنان برای تعیین سرنوشت را تضعیف می‌کنند.

 

چارچوب نظری: همسان‌سازی، همگن‌سازی و پاکسازی نژادی

محققان مدت‌ها متذکر شده‌اند که فرهنگ‌های مسلط از رسانه‌ها به‌عنوان ابزاری برای شکل‌دهی به ادراکات عمومی و حفظ قدرت استفاده می‌کنند. استوارت هال (۱۹۹۷) معتقد است که بازنمایی‌های فرهنگی در ساخت و حفظ روایت‌های هژمونیک نقشی محوری دارند، در حالی که ادوارد سعید (۱۹۷۸) توضیح می‌دهد که گفتمان‌های استعماری به منظور تضعیف مردم غیرغربی با کاهش فرهنگ‌هایشان به کلیشه‌های ساده، عمل می‌کنند. در این پرتو، تنگ‌سازی نظام‌مند کردستان توسط رسانه‌های فارسی‌زبان را می‌توان به‌عنوان اقدامی برای پاکسازی نژادی تلقی کرد – فرآیندی که به دنبال حذف عناصر فرهنگی «نامطلوب» به نفع هویت ملی همگن‌شده است..

در این زمینه، همسان سازی شامل دو فرآیند به هم پیوسته است: (1) کاهش هویت جغرافیایی و فرهنگی  مردم کرد با محدود کردن تعریف کردستان به یک استان واحد و (2) تغییر نام مکان ها و شخصیت های کردی با نام های غیر کردی (عربی، ترکی یا فارسی).

هدف این استراتژی دوگانه تضعیف  تلاش مردم کردستان برای حضور یکپارچه ملی و تسهیل ادغام افراد کرد در روایت فرهنگی غالب است. همانطور که بالیبار (1991) و یانگ (1990) استدلال می کنند، چنین سیاست هایی تصادفی نیستند، بلکه اقداماتی عمدی هستند که برای از بین بردن کثرت گرایی قومی طراحی شده اند.

 

بستر تاریخی مبارزه کرد

از دیرباز، اصطلاح «کردستان» به منطقه‌ای جغرافیایی وسیع اشاره داشت که جوامع کرد در آن به‌مدت قرن‌ها شکوفا بوده‌اند. این منطقه، که در دوران امپراتوری سلجوقی به‌طور رسمی شناخته شده بود، بخش‌هایی از کشورهایی مانند امروز ترکیه، سوریه، عراق و ایران را در بر می‌گرفت (ایزدی، ۱۹۹۲). اما پس از فروپاشی امپراتوری‌ها در پی جنگ جهانی اول و معاهدات بعدی — به‌ویژه معاهدات سِوِر (۱۹۲۰) و لوزان (۱۹۲۳) — میهن کرد میان چندین دولت تقسیم شد. این تکه‌تکه‌شدن، مردم کرد را بدون یک کشور متمایز رها کرد و آن‌ها را در معرض سیاست‌های دولت‌هایی قرار داد که اغلب نسبت به هویتشان خصمانه عمل می‌کردند (مک‌داول، ۲۰۰۴).

حافظه تاریخی از کردستان متحد همچنان به عنوان نمادی قدرتمند در میان ملی‌گرایان کرد باقی مانده است. اما در بسیاری از جهات، سیستم دولتی مدرن با اجرای سیاست‌های همسان‌سازی فرهنگی و حاشیه‌نشینی سیاسی، تلاش کرده این وحدت را محو کند. رسانه‌های فارسی‌زبان به عنوان یکی از ابزارهای این فرآیند ظاهر شده‌اند، به نحوی که ایده‌ی کردستان را به عنوان یک منطقه محدود در داخل ایران تقویت می‌کنند و در عین حال واقعیت تاریخی و فرهنگی گسترده‌تر را نادیده می‌گیرند.

 

از لحاظ تاریخی، اصطلاح «کردستان» به منطقه جغرافیایی وسیعی اطلاق می‌شود که مردم کردبرای قرن‌ها در آن شکوفا شده‌است.این منطقه که زمانی به طور رسمی در دوران امپراتوری سلجوقی به رسمیت شناخته شد، تحت اشغال  کشورهای ترکیه، سوریه، عراق و ایران است (ایزدی، 1992). با این حال، به دنبال فروپاشی امپراتوری‌ها پس از جنگ جهانی اول و معاهده‌های متعاقب آن - به ویژه معاهدە سوور (1920) و لوزان (1923) - سرزمین کردها بین چندین دولت-ملت تقسیم شد. این چندپارگی مردم کرد را بدون دولت خود رها کرده و آنها را در معرض سیاست‌های دولت‌هایی قرار داده است که اغلب خصمانه هویت آنها هستند (مک داوال، 2004).

 

مطالعه موردی: شیوه‌های همسان‌سازی رسانه‌های فارسی‌زبان

بی‌بی‌سی فارسی

بی‌بی‌سی فارسی که توسط دولت بریتانیا تأمین مالی می‌شود، اغلب به خاطر کاهش مفهوم «کردستان»  استانی با مرکزیت "سنە" (سنندج)  مورد نقد قرار گرفته است. در پوشش رویدادهایی مانند همه‌پرسی استقلال جنوب کردستان در سال ۲۰۱۷، این رسانه منطقه را به عنوان «شمال عراق» معرفی کرد و از اشاره به مفهوم گسترده‌تر کردستان اجتناب نمود. چنین گزارش‌دهی انتخابی به مشروعیت ادعای یک هویت فرهنگی یکپارچه کرد تضعیف می‌بخشد (حسن‌پور، ۲۰۰۳).

صدای آمریکا (VOA)

به‌طور مشابه، صدای آمریکا (VOA) که تأمین مالی آن از دولت آمریکا صورت می‌گیرد، تمایل دارد محدوده جغرافیایی هویت کرد را تنگ کند. در گزارش‌های خود از نیروهای کردی غرب کردستان، صدای آمریکا منطقه را به عنوان «شمال سوریه» معرفی می‌کند به جای استفاده از اصطلاح کوردی و معمول «ڕۆژاوا». این چارچوب‌بندی با منافع استراتژیک آمریکا هم‌راستا بوده، به‌ویژه در حفظ اتحاد و "تمامیت ارضی!!" با ترکیه و ایران، حتی در حالی که حمایت تاکتیکی محدودی از نیروهای کرد ارائه می‌دهد (بنگیو، ۲۰۱۴).

رادیو فردا

رادیو فردا، که بخشی از شبکه رادیو آزادی اروپا/رادیو لیبرتی و تأمین مالی شده توسط آمریکا است، به‌طور مداوم از توپوئن‌های فارسی برای شهرهای کرد استفاده می‌کند؛ به عنوان مثال، به «سنندج» اشاره می‌کند بدون آنکه به ریشه‌های کردی آن اذعان کند. این رسانه از بحث درباره جنبش‌های سیاسی گسترده‌تر کرد اجتناب نموده و در نتیجه به حاشیه‌نشینی هویت کرد کمک می‌کند (شیه‌حلی‌اسلامی، ۲۰۱۱).

ایران اینترنشنال

در حالی که منابع تأمین مالی ایران اینترنشنال مبهم باقی مانده است، موضع ویراستاری آن اغلب منعکس‌کننده روایت‌های دولت مرکزی و نیروهای تمرکزگرا و سلطنت طلب است. نمونه بارزی از این امر تغییر نام ژینا امینی — که در سال ۲۰۲۲ به توسط جمهوری اسلامی بە قتل رسید — به «مهسا امینی» در پوشش خبری این رسانه است. چنین تغییرنام‌هایی نماد سیاست همسان‌سازی‌کننده گسترده‌تری است که در آن اصالت فرهنگ و هویت کرد از بین می‌رود (آمنستی اینترنشنال، ۲۰۲۲؛ اسپیوک، ۱۹۸۸).

تغییرنام‌های اضافی

فراتر از موارد فردی، رسانه‌های فارسی‌زبان به‌طور روتین نام‌های توپوئیک کرد را با نام‌های فرهنگ‌های غالب جایگزین می‌کنند. برای مثال، در ترکیه شهری که به کردی «آمِد» نامیده می‌شود، عمدتاً با نام ترکی «دیارباکır» شناخته می‌شود. به همین ترتیب، در عراق، شهر کرکوک اغلب به نام عربی‌شده «کیرکک» معرفی می‌شود. این تغییرنام‌ها به فرسایش میراث فرهنگی و هویت ملی کرد کمک می‌کنند (گانتِر، ۲۰۱۸؛ انتسار، ۲۰۱۰).

 

تأثیر بر هویت و مقاومت مردم کرد

شیوه‌های همسان‌سازی رسانه‌ای پیامدهای گسترده‌ای بر هویت مردم کرد و مبارزه برای تعیین سرنوشت دارند. با کاهش سیستماتیک تعریف کردستان و جایگزینی نشانه‌های فرهنگی اصیل با آن‌هایی که با روایت‌های غالب همسو هستند، این رسانه‌ها به تدریج به فرسایش هویت کرد کمک می‌کنند. پیامدهای این فرآیند چندوجهی است:

  1. تکه‌تکه‌شدن سیاسی:
    کاهش عمدی محدوده جغرافیایی کردستان، وحدت سیاسی کردها را تضعیف می‌کند. هویت یکپارچه کرد برای بسیج اقدام سیاسی مؤثر و مطرح کردن خواست حق تعیین سرنوشت حیاتی است. هنگامی که هویت کرد تکه‌تکه شود، جنبش‌های سیاسی کرد در ارائه چشم‌انداز یکپارچه به مخاطبان داخلی و بین‌المللی با مشکل مواجه می‌شوند (مک‌داول، ۲۰۰۴).
  2. فرسایش فرهنگی:
    تغییرنامی سیستماتیک و سرکوب زبان‌ها و روایت‌های تاریخی ملل تحت ستم منجر به از دست رفتن میراث فرهنگی می‌شود. به‌محض آنکه نام‌ها و نمادهای کردی با نام‌های فرهنگ‌های غالب جایگزین شوند، حافظه جمعی مردم کرد تضعیف می‌گردد. این فرسایش فرهنگی نه تنها نسل حاضر بلکه انتقال هویت کرد به نسل‌های آینده را نیز به خطر می‌اندازد (هال، ۱۹۹۷).
  3. حاشیه‌نشینی اقتصادی و اجتماعی:
    تکه‌تکه شدن و رقیق شدن هویت کرد مانع از توسعه اقتصادی و اجتماعی می‌شود. هویت ملی منسجم می‌تواند زمینه‌ای برای ابتکارات اقتصادی مشترک و برنامه‌های اجتماعی فراهم کند. فرسایش این هویت منجر به از دست رفتن فرصت‌های بهره‌برداری از نقاط قوت و منابع مشترک شده و حاشیه‌نشینی را ادامه می‌دهد (سعید، ۱۹۷۸).
  4. تأثیر روانی:
    مواجهه مداوم با روایت‌های همسان‌سازی‌کننده می‌تواند اثرات روانی قابل توجهی بر افراد کرد داشته باشد. احساس بیگانگی، کاهش عزت نفس و درونی‌سازی حس پایین‌بودن می‌تواند از پیامدهای پنهان سرکوب فرهنگی باشد.

 

ابعاد ژئوپولیتیکی: تغییرات جهانی و تأثیر آن‌ها بر همسان‌سازی کرد

استراتژی‌های همسان‌سازی اتخاذ شده توسط رسانه‌های فارسی‌زبان در خلاء رخ نمی‌دهد. تغییرات ژئوپولیتیکی جهانی — مانند بازتعریف اتحادها در خاورمیانه، درگیری‌های مداوم در اوکراین و مشارکت ناپایدار قدرت‌های بزرگ مانند آمریکا، روسیه و چین — تأثیر قابل توجهی بر مبارزه کرد دارند.

برای مثال، خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، مبارزین کرد را در برابر عملیات نظامی ترکیه آسیب‌پذیر کرده و روایت ناپایداری آرزوهای کردها را تقویت می‌کند. به همین ترتیب، مشارکت مداوم روسیه در سوریه با هدف حمایت از رژیم اسد، صداهای کرد را بیشتر به حاشیه می‌برد. این مانورهای ژئوپولیتیکی موجب می‌شوند که بازنمایی‌های همسان‌سازی‌کننده رسانه‌ای، تلاش مردم  کرد را به یک هویت محدودتر و قابل مدیریت تبدیل کنند.

علاوه بر این، حمایت مالی بین‌المللی از رسانه‌های فارسی‌زبان توسط دولت‌های غربی مانند ایالات متحده و بریتانیا، محتوای و سیاست‌های ویراستاری این رسانه‌ها را شکل می‌دهد. این حمایت غالباً با انتظارات ضمنی برای حفظ روایت‌هایی منطبق با منافع ژئوپولیتیکی گسترده‌تر، از جمله حفظ وضعیت موجود در خاورمیانه همراه است. در نتیجه، آرزوهای فرهنگی و سیاسی کرد برای حق تعیین سرنوشت اغلب نادیده گرفته می‌شوند.

 

مسئله گسترده‌تر پاکسازی فرهنگی

مفهوم «پاکسازی فرهنگی» ریشه‌های عمیقی در ایدئولوژی‌های نژادپرستی و ملی‌گرایانه افراطی دارد. این مفهوم شامل حذف یا محو عمدی هویت‌های ملل تحت ستم به نفع یک هویت ملت غالب است. در زمینه کردستان، این فرآیند از طریق دو استراتژی اصلی به چشم می‌خورد:

  • همگن‌سازی: محدود کردن تعریف کردستان به یک استان با مرکرزیت "سنە" (سنندج)، در حالی که گستره جغرافیایی و فرهنگی کامل میراث کرد نادیده گرفته می‌شود.
  • تغییرنامی: جایگزینی سیستماتیک نام‌های کردی با نام‌های فرهنگ‌های غالب — مانند اشاره نام ژینا امینی به عنوان مهسا امینی — و جایگزینی نام‌های توپوئیک اصیل کردی با نام‌های عربی، ترکی یا فارسی.

این استراتژی‌ها تنها انتخاب‌های ویراستاری مستقل نیستند بلکه بخشی از یک پروژه گسترده‌تر همسان‌سازی تحت تأثیر دولت محسوب می‌شوند. با بازتعریف مرزهای کردستان و محو نشانه‌های فرهنگی آن، رسانه‌های همسان‌سازی‌کننده به فروپاشی هویت مردم کرد کمک می‌کنند. این فرآیند پاکسازی فرهنگی پیامدهای جدی دارد، چرا که توان جمعی ملت کرد را برای بسیج سیاسی و مطالبه تعیین سرنوشت تضعیف می‌کند.

 

پیامدها برای تعیین سرنوشت مردم کرد

فرسایش هویت کرد از طریق شیوه‌های همسان‌سازی‌کننده رسانه‌ای، مبارزه کرد برای تعیین سرنوشت را از جهات مختلف تضعیف می‌کند:

  1. تأثیر سیاسی:
    یک هویت تکه‌تکه شده توانایی جنبش‌های سیاسی کرد برای تشکیل جبهه‌ای متحد را کاهش می‌دهد که برای مذاکره درباره حق تعیین سرنوشت ضروری است. هنگامی که هویت مردم کرد در گفتمان عمومی تضعیف شود، حمایت بین‌المللی از خودگردانی مردم کرد نیز کاهش می‌یابد.
  2. تأثیر فرهنگی:
    جایگزینی نظام‌مند نام‌ها و نمادهای کردی با نام‌های فرهنگ‌های غالب منجر به از بین رفتن تداوم تاریخی و فرهنگی می‌شود. این فرسایش فرهنگی نه تنها باعث سلب قدرت جامعه کردی می شود، بلکه خواست آن را برای داشتن هویت ملی متمایز تضعیف می کند..
  3. تأثیر اقتصادی و اجتماعی:
    هویت ملی منسجم برای ابتکارات اقتصادی مشترک و توسعه اجتماعی حیاتی است. تضعیف هویت کرد به معنای عدم بهره‌برداری از منابع و نقاط قوت مشترک است که موجب حاشیه‌نشینی و نابرابری‌های اقتصادی می‌شود.
  4. تأثیر روانی:
    مواجهه مداوم با روایت‌های همسان‌سازی‌کننده می‌تواند منجر به احساس بیگانگی و کمبود عزت نفس شود، که مانع تلاش‌های جمعی برای تعیین سرنوشت می‌گردد.

 

راهبردهایی برای مقابله با شیوه‌های رسانه‌ای همسان‌سازی‌کننده

با توجه به پیامدهای منفی عمیق شیوه‌های همسان‌سازی‌کننده رسانه‌ای، ضروری است راهبردهایی جهت مقابله با این تمایلات و حفظ هویت کرد مورد بررسی قرار گیرد. راهبردهای زیر می‌توانند به عنوان راه‌حل‌های احتمالی در نظر گرفته شوند:

  1. توسعه رسانه‌های ملی کوردی:
    تأسیس رسانه‌های ملی و مستقل کوردی برای بازپس‌گیری روایت ضروری است. این رسانه‌ها باید بر تولید محتوا به زبان کردی، ترویج دیدگاه‌های فرهنگی و تاریخی اصیل و مقاومت در برابر روایت‌های همگن‌سازی‌کننده رسانه‌های فارسی‌زبان تمرکز کنند.
  2. تقویت وحدت داخلی:
    نیروهای  سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کرستان باید در جهت غلبه بر تقسیمات داخلی تلاش کنند. با ایجاد وحدت و تلفیق دیدگاههای مختلف، مردم کرد می‌توانند هویت قوی و یکپارچه‌ای را در سطح داخلی و بین‌المللی ارائه دهند.
  3. فعالیت‌های بین‌المللی:
    فعالان کرد به همراه سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر باید آگاهی عمومی را نسبت به شیوه‌های همسان‌سازی‌کننده رسانه‌ای افزایش دهند. مستندسازی و انتشار موارد تغییرنامی سیستماتیک و تحریف جغرافیایی می‌تواند به ایجاد فشار بر رسانه‌ها برای اتخاذ استانداردهای گزارش‌دهی اخلاقی کمک کند.
  4. ابتکارات آموزشی و فرهنگی:
    سرمایه‌گذاری در آموزش که بر تاریخ، زبان و فرهنگ کرد تأکید دارد برای حفظ هویت ملی ضروری است. ابتکاراتی که موجب احیای فرهنگی می‌شوند — مانند ادبیات، هنر و برنامه‌های دانشگاهی کردی — می‌توانند در مقابل فرسایش میراث فرهنگی مقاومت ایجاد کنند.
  5. بهره‌گیری از پلتفرم‌های دیجیتال:
    شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای دیجیتال امکان ابراز فرهنگی و بسیج سیاسی را فراهم می‌کنند. با استفاده از این پلتفرم‌ها، جوامع کرد می‌توانند روایت‌های اصیل خود را منتشر کرده، با مخاطبان جهانی ارتباط برقرار کنند و همبستگی فراملی ایجاد نمایند.
  6. اقدامات قانونی و سیاستی:
    در صورت امکان، چارچوب‌های قانونی حفاظت از حقوق اقلیت باید تقویت شوند. معاهدات بین‌المللی حقوق بشر و قوانین ملی باید به‌کار گرفته شوند تا از شیوه‌های رسانه‌ای که به‌طور سیستماتیک هویت اقلیت‌ها را محو می‌کنند، جلوگیری نمایند.

 

نقش بازیگران بین‌المللی

شیوه‌های همسان‌سازی‌کننده رسانه‌ای که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته‌اند، بخشی از استراتژی ژئوپولیتیکی گسترده‌تری هستند که در آن قدرت‌های جهانی مهم — از جمله ایالات متحده، بریتانیا، روسیه و چین — نقش حیاتی دارند. به عنوان مثال، دولت‌های غربی با تأمین مالی بسیاری از رسانه‌های فارسی‌زبان به‌طور غیرمستقیم سیاست‌های ویراستاری آن‌ها را شکل می‌دهند. در حالی که این دولت‌ها گاه به دلایل استراتژیک (مانند مبارزه با داعش) از نیروهای کرد حمایت کرده‌اند، تعهد بلندمدت آن‌ها به تعیین سرنوشت کرد محدود است.

سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر و نهادهای آکادمیک نیز نقش مهمی در به چالش کشیدن روایت‌های همسان‌سازی‌کننده دارند. با انجام پژوهش‌های دقیق و فعالیت‌های آگاه‌سازی، این بازیگران می‌توانند به تغییر گفتمان به سمتی کمک کنند که به احترام و حفظ هویت ملل تحت ستم منجر شود. شناسایی مبارزه مردم کرد به عنوان مسئله‌ای فراتر از یک موضوع داخلی و منطقه‌ای و مطرح کردن آن به عنوان یک پرسش اساسی در زمینه حقوق بشر و تنوع فرهنگی، برای ایجاد جهانی فراگیر ضروری است.

 

تغییرنامی: موردی از خشونت شناختی و هویتی

یکی از جنبه‌های چشمگیر سیاست‌های همسان‌سازی‌کننده رسانه‌ای، تغییرنامی سیستماتیک نام‌های کردی است. مورد تراژیک ژینا امینی نمونه‌ای بارز از این پدیده است: اگرچه نام واقعی او ژینا امینی است، بسیاری از رسانه‌های فارسی‌زبان به او به عنوان مهسا امینی اشاره می‌کنند. این تغییرنامی صرفاً یک مسأله انتقال نام نیست، بلکه عملی عمدی از سرکوب فرهنگی است که هویت مردم کرد را تضعیف می‌کند. به‌طور مشابه، بسیاری از شهرها و مناطق کرد با نام‌های عربی، ترکی یا فارسی به جای نام‌های تاریخی کردی معرفی می‌شوند. چنین شیوه‌هایی می‌تواند به عنوان خشونت شناختی تعبیر شود — مفهومی که توسط پژوهشگرانی مانند اسپیوک (۱۹۸۸) برای توصیف محو کردن صدای «زیرساختاری» از طریق دستکاری زبان و دانش به کار رفته است.

این فرآیند تغییرنامی نه تنها حقایق تاریخی را تحریف می‌کند بلکه به استراتژی گسترده‌تری از تطهیر فرهنگی دامن می‌زند. با جایگزینی سیستماتیک نام‌های اصیل کردی با نام‌هایی که توسط فرهنگ‌های غالب تحمیل شده‌اند، رسانه‌های همسان‌سازی‌کننده حافظه جمعی و هویت کرد را تضعیف نموده و خواست  آنان برای حق تعیین سرنوشت را ضعیف می‌کنند.

 

بازپس‌گیری هویت مردم کرد در برابر همسان‌سازی

مبارزه با شیوه‌های همسان‌سازی‌کننده رسانه‌ای یکی از جبهه‌های حیاتی در مبارزه گسترده‌تر مردم کرد برای تعیین سرنوشت محسوب می‌شود. چالش‌ها بزرگ و سنگین هستند: هویت مردم کرد نه تنها تحت تأثیر سیاست‌های دولتی تاریخی رقیق شده بلکه رسانه‌های مدرن نیز در بازسازی روایت همگن نقش دارند. با این وجود، استقامت مردم کرد امید را به آینده‌ای می‌دهد که در آن بیان اصیل فرهنگی احیا شود.

بازپس‌گیری روایت

اولین قدم در مقابله با همسان‌سازی، بازپس‌گیری روایت است. روشنفکران، هنرمندان و حرفه‌ای‌های رسانه‌ای کرد باید در جهت تولید و انتشار محتوایی همکاری کنند که به‌طور دقیق میراث غنی فرهنگی، زبانی و تاریخی کرد را منعکس کند. این بازپس‌گیری نه تنها برای حفظ فرهنگی ضروری است بلکه انگیزه‌بخش بسیج سیاسی نیز می‌باشد.

تقویت وحدت سیاسی

یک جبهه سیاسی متحد کردستانی برای فعالیت مؤثر حیاتی است. تقسیمات و اختلافات داخلی مدت‌ها مانع پیشرفت جنبش مردم کوردستان شده‌اند و شرایط را برای دخالت قدرت‌های خارجی تسهیل کرده است. غلبه بر این تقسیمات از طریق گفت‌وگوی مستمر، همکاری و تعهد به اهداف ملی مشترک امکان‌پذیر است. یک جنبش یکپارچه موقعیت بهتری برای مذاکره با بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی و به چالش کشیدن شیوه‌های همسان‌سازی‌کننده خواهد داشت.

توسعه رسانه‌های ملی

ایجاد رسانه‌های مستقل کردی از اهمیت بالایی برخوردار است. چنین پلتفرم‌هایی می‌توانند به عنوان توازن در برابر روایت‌های رسانه‌های اصلی عمل کرده و تضمین کنند که صدای کرد به گوش جهانیان برسد و گستردگی تاریخی و فرهنگی کردستان به‌درستی منعکس شود. با تولید محتوا به زبان کردی و استفاده از نامگذاری تاریخی کردی، این رسانه‌ها می‌توانند در مقابل فشارهای همسان‌سازی مقاومت کرده و هویت مردم کرد را برای نسل‌های آینده حفظ کنند.

ابتکارات آموزشی و احیای فرهنگی

سرمایه‌گذاری در آموزش که بر تاریخ، زبان و فرهنگ کرد تأکید دارد، برای حفظ هویت ملی ضروری است. نهادهای آموزشی و سازمان‌های فرهنگی باید در جهت گنجاندن مطالعات کرد در برنامه‌های درسی، برگزاری جشنواره‌های فرهنگی و حمایت از فعالیت‌های هنری همکاری نمایند. این ابتکارات حس وحدت و افتخار ملی را در میان مردم کرد تقویت کرده و اثرات فرسایش فرهنگی را کاهش می‌دهد.

بهره‌گیری از ابزارهای دیجیتال

در عصر دیجیتال، شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های آنلاین ابزارهای قدرتمندی برای مقاومت فرهنگی فراهم می‌کنند. جوامع کرد می‌توانند از این ابزارها برای انتشار روایت‌های اصیل، ارتباط با مخاطبان جهانی و بسیج حمایت استفاده کنند. توانمندسازی دیجیتال نه تنها دامنه بیان فرهنگی کرد را گسترش می‌دهد بلکه وسیله مؤثری در مقابله با فشارهای همسان‌سازی‌کننده به‌شمار می‌آید.

 

پیامدها برای ثبات منطقه‌ای و عدالت جهانی

سیاست‌های همسان‌سازی‌کننده که به هدف محو هویت مردم کرد طراحی شده‌اند، پیامدهای عمیقی برای ثبات منطقه‌ای و عدالت جهانی به همراه دارند. در خاورمیانه، تکه‌تکه‌شدن هویت کرد مانع از ایجاد حضور یکپارچه و مسقتل می‌شود. این امر به تشدید درگیری‌های منطقه‌ای منجر شده، چرا که جوامع تقسیم‌شده توان مذاکره برای حقوق و منافع خود را ندارند. حاشیه‌نشینی سیاسی مردم کرد موجب بی‌ثباتی می‌شود که نه تنها منطقه بلکه پویایی‌های امنیتی جهانی را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.

در سطح گسترده‌تر، محو سیستماتیک هویت‌های ملل تحت ستم از طریق همسان‌سازی رسانه‌ای نقض حقوق بشر به‌شمار می‌آید. جامعه بین‌المللی باید بداند که حمایت از تنوع فرهنگی و حقوق اقلیت تنها یک ضرورت اخلاقی نیست بلکه برای دستیابی به صلح پایدار یک ضرورت استراتژیک محسوب می‌شود. مورد کرد نمونه‌ای است از چگونگی دستکاری روایت‌ها توسط قدرت‌های غالب برای حفظ کنترل، که به عنوان هشداری برای سایر گروه‌های اقلیتی که با فشارهای مشابه روبرو هستند، عمل می‌کند.

برای مقابله با این مسائل، تلاش‌های هماهنگ از سوی بازیگران منطقه‌ای و جامعه بین‌المللی ضروری است. سیاست‌هایی که به ترویج تکثیر رسانه‌ای، حفاظت از حقوق اقلیت و تشویق توسعه نهادهای فرهنگی ملی و بومی می‌پردازند، برای مقابله با شیوه‌های همسان‌سازی‌کننده حیاتی‌اند. سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل و سایر نهادهای حقوق بشر باید رسانه‌هایی را که روایت‌هایی را که به فرسایش هویت اقلیت‌ها منجر می‌شود، تداوم می‌دهند، پاسخگو نگه دارند.

 

توصیه‌هایی برای سیاست و عمل

بر اساس تحلیل ارائه‌شده، چند توصیه کلیدی برای مقابله با شیوه‌های همسان‌سازی‌کننده رسانه‌ای و ترویج تعیین سرنوشت کرد مطرح می‌شود:

  1. تأسیس پلتفرم‌های رسانه‌ای مستقل کوردی:
    • مردم کرد  باید در جهت توسعه رسانه‌هایی سرمایه‌گذاری کنند که بر نمایندگی فرهنگی اصیل تأکید دارد.
    • محتوا باید به زبان کردی تولید شود و حفظ نام‌ها و نمادهای سنتی و تاریخی کردی الزامی است.
  2. تقویت وحدت سیاسی داخلی:
    • نیروهای سیاسی کرد باید برای غلبه بر تقسیمات اختلافات درونی با توسعه اهداف و استراتژی‌های مشترک تلاش کنند.
    • یک جبهه متحد مشروعیت مردم  کرد برای حق تعیین سرنوشت را تقویت کرده و قدرت چانه‌زنی آن‌ها در مذاکرات بین‌المللی را افزایش می‌دهد.
  3. تقویت فعالیت‌های بین‌المللی:
    • فعالان کرد در دیاسپورا و سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر باید با همکاری یکدیگر آگاهی را در مورد شیوه‌های همسان‌سازی‌کننده رسانه‌ای افزایش دهند.
    • مستندسازی و انتشار شواهد تغییرنامی سیستماتیک و محو فرهنگی می‌تواند موجب بسیج حمایت بین‌المللی و اعمال فشار بر رسانه‌های اصلی شود.
  4. گنجاندن مطالعات کرد در برنامه‌های آموزشی:
    • نهادهای آموزشی در داخل و خارج از کردستان باید تاریخ، زبان و فرهنگ کرد را در برنامه‌های درسی خود بگنجانند.
    • ابتکارات آموزشی می‌توانند به تقویت هویت یکپارچه کرد و اثرات فرسایش فرهنگی را کاهش دهند.
  5. بهره‌گیری از ابزارهای دیجیتال برای بیان فرهنگی:
    • تشویق مردم کرد به استفاده از شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های دیجیتال برای بازگو کردن داستان‌های خود و بیان هویت‌شان.
    • کارزارهای آنلاین و برنامه‌های سواد دیجیتال می‌توانند به توانمندسازی کرد در ایجاد یک روایت یکپارچه که با فشارهای همسان‌سازی مقابله می‌کند، کمک کنند.
  6. ترویج حمایت‌های قانونی از حقوق ملل تحت ستم:
    • چارچوب‌های قانونی حفاظت از فرهنگ‌ها و هویت‌های اقلیت در سطوح ملی و بین‌المللی باید تقویت شود.
    • استفاده از معاهدات حقوق بشر و قوانین حمایت از اقلیت برای به چالش کشیدن شیوه‌های همسان‌سازی‌کننده رسانه‌ای ضروری است.

 

همسان‌سازی هویت کرد از طریق شیوه‌های رسانه‌ای چندبعدی است و نیازمند پرداختن به ابعاد فرهنگی و سیاسی می‌باشد. کاهش سیستماتیک تعریف «کردستان» به همراه تغییرنامی نشانه‌های کلیدی فرهنگی، نمایانگر فرآیندی از تطهیر فرهنگی است که نه تنها تنوع تاریخی و زبانی را محو می‌کند بلکه توان ملت کرد را برای بسیج سیاسی و مطالبه تعیین سرنوشت تضعیف می‌نماید.

در حالی که سیاست‌های همسان‌سازی ممکن است منافع کوتاه‌مدت بازیگران دولتی غالب را تأمین کنند، پیامدهای بلندمدت آن‌ها بسیار ویرانگرتر است. فرسایش هویت ملی منسجم مقاومت‌ها را تضعیف کرده و اقلیت‌ها را در معرض سرکوب‌های بیشتر قرار می‌دهد. مورد کرد به‌ویژه تأکیدی است بر اینکه چگونه یک ملت بدون کشور می‌تواند از طریق شیوه‌های ظاهراً بی‌ضرر رسانه‌ای به‌طور سیستماتیک تضعیف شود — شیوه‌ای که در واقع پیامدهای سیاسی و فرهنگی عمیقی دارد.

نقش بازیگران بین‌المللی نیز حیاتی است. علی‌رغم حمایت‌های پراکنده، عدم تعهد منسجم بین‌المللی به تعیین سرنوشت کرد، اجازه داده تا سیاست‌های همسان‌سازی پابرجا بمانند. برای حل مسئله کرد به نحوی که به تنوع فرهنگی احترام گذاشته و حقوق بشر را ترویج کند، تلاش بین‌المللی مستمری ضروری است. این تلاش باید بر ترویج تکثیر رسانه‌ای، حمایت از ابتکارات فرهنگی ملی مردم کوردستان و پاسخگو ساختن رسانه‌ها نسبت به نقش آن‌ها در همگن‌سازی تاکید کند.

علاوه بر این، عصر دیجیتال هم چالش‌ها و هم فرصت‌هایی را به ارمغان می‌آورد. در حالی که پلتفرم‌های دیجیتال می‌توانند توسط رسانه‌های غالب برای انتشار روایت‌های همسان‌سازی‌کننده مورد استفاده قرار گیرند، آن‌ها همچنین ابزاری قدرتمند برای مقابله هستند. از طریق شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها و رسانه‌های خبری آنلاین مستقل، جوامع کرد می‌توانند روایت خود را بازپس‌گیری کرده و هویت‌شان را در سطح جهانی به اثبات برسانند. حمایت جامعه بین‌المللی از این ابتکارات دیجیتال به عنوان بخشی از استراتژی گسترده حفاظت از حقوق اقلیت بسیار مهم است.

 

نتیجه‌گیری

شیوه‌های همسان‌سازی‌کننده رسانه‌های فارسی‌زبان ابزاری استراتژیک در جهت پاکسازی نژادی و محو هویت مردم کرد. با محدود کردن تعریف کردستان به یک استان و تغییرنامی سیستماتیک نشانه‌های فرهنگی، این رسانه‌ها در فرایند حاشیه‌نشینی مردم کرد سهم دارند. این مقاله نشان داده است که چنین سیاست‌هایی تنها انتخاب‌های ویراستاری مستقل نیستند بلکه به‌طور عمیق در استراتژی‌های ژئوپولیتیکی جهت تضعیف وحدت کرد نهفته‌اند.

برای مقابله با این چالش، نیاز به رویکردی چندجانبه وجود دارد: تقویت وحدت داخلی میان گروه‌های سیاسی کرد، توسعه رسانه‌های مستقل ملی کوردی، فعالیت‌های بین‌المللی و ترویج ابتکارات فرهنگی و آموزشی. تنها از طریق این اقدامات جامع است که مردم کرد می‌توانند روایت خود را بازپس‌گیری نموده و آینده‌ای برای تعیین سرنوشت و حفظ فرهنگی خود رقم بزنند.

با حرکت به سوی آینده، جامعه بین‌المللی باید درک کند که محو هویت کرد تنها یک مسئله منطقه‌ای نیست — بلکه مسأله‌ای از عدالت جهانی است. با ایستادگی در برابر شیوه‌های همسان‌سازی‌کننده و حمایت از حقوق اقلیت، می‌توان زمینه را برای جهانی فراگیرتر و عادلانه‌تر فراهم ساخت. مبارزه کرد که ریشه در قرن‌ها استقامت دارد، یادآور این نکته است که تنوع فرهنگی برای غنای جامعه جهانی ضروری است.

 

منابع

  • احمد، الف. (۲۰۲۰). فعالیت‌های کرد در ایران: دیدگاهی تاریخی. مجله مطالعات خاورمیانه, 42(2), 150–165.
  • بنگیو، اُ. (۲۰۱۴). بیداری کرد: ساخت ملت در میهنی تکه‌تکه. انتشارات دانشگاه تگزاس.
  • بروین‌سن، م. و. (۲۰۰۰). قومی‌گرایی کرد در مقابل دولت‌های سازنده ملت. ISIM.
  • گانتِر، م. م. (۲۰۱۳). کردها: یک مرور معاصر. رولیتج.
  • هال، س. (۱۹۹۷). بازنمایی: بازنمایی‌های فرهنگی و شیوه‌های معناپردازی. انتشارات سیج.
  • حسن‌پور، ع. (۲۰۰۳). شکل‌گیری هویت کرد: منابع تاریخی و ادبی پیش از قرن بیستم. در ع. والی (ویرایشگر)، مقالات درباره منشأ ملی‌گرایی کرد (صص. 106–162). مزدا.
  • هیومن رایتس واچ. (۲۰۲۲). ایران: نیروهای امنیتی به طور خشونت‌آمیز اعتراضات را سرکوب می‌کنند. https://www.hrw.org
  • ایزدی، م. (۱۹۹۲). کردها: راهنمای مختصر. تیلور اند فرانسیس.
  • مک‌داول، د. (۲۰۰۴). تاریخ مدرن کردها. آی.بی. توریس.
  • سعید، ا. و. (۱۹۷۸). جهان‌شناسی. پانتئون.
  • شیه‌حلی‌اسلامی، ج. (۲۰۱۱). هویت، گفتمان و رسانه‌های نوین کرد. پالگریو مک‌میکلان.
  • اسپیوک، گ. چ. (۱۹۸۸). آیا زیرساختاری می‌تواند سخن بگوید؟ در مارکسیسم و تفسیر فرهنگ (صص. 271–313).

 

 

نظر جدید