اگر هویت من در تو احساس خطر ایجاد کند، پس هویت تو جعلی است

نویسنده: مجید حقی
ایجاد شده در تاریخ
0 0
20:04 2025 , April 08

در روزهای آغازین بهار ۱۴۰۳، مردم کُرد در شرق کُردستان، با شکوهی بی‌سابقه، جشن باستانی نوروز را که بخش جدایی‌ناپذیری از هویت فرهنگی، تاریخی و ملی آنان است، گرامی داشتند. اما این شکوه و هویت‌مداری، گویا چنان لرزه‌ای بر ستون‌های ایدئولوژی ایرانشهری انداخت که بیش از ۸۰۰ نفر از به‌اصطلاح روشنفکران، اصحاب فرهنگ، هنر و دانشگاه، در بیانیه‌ای مشترک، نه تنها از این شکوه نگران شدند، بلکه آن را تهدیدی علیه "امنیت ملی ایران" خواندند.

اما باید پرسید: کدام امنیت ملی؟ کدام وحدت؟ و کدام ایران؟

نوروز، جشن زایش طبیعت و تولد دوباره، در فرهنگ بسیاری از مردمان باستانی خاورمیانه ریشه دارد. در میان ملت کُرد، نوروز نه فقط یک جشن، بلکه نمادی از بیداری، مقاومت و هویت ملی است. بزرگداشت نوروز برای ملت کُرد، اعلام حیات ملی و استمرار تاریخی در برابر سیاست‌های سیستماتیک حذف، تحریف و همگون‌سازی (اسیمیلاسیون) است.

از همین رو، وقتی جمعی از مدعیان روشنفکری، تجلی این هویت را تهدیدی برای انسجام ملی می‌دانند، در واقع پرده از ماهیت جعلی آن "انسجام" برمی‌دارند. انسجامی که بر پایه انکار دیگران و تحمیل یک روایت رسمی تک‌فرهنگی شکل گرفته، بیش از آن‌که وحدت باشد، یک نظام سلطه است.

تفکر ایرانشهری که طی دهه‌های گذشته با بازسازی روایتی سلطنت‌زده، آریامهری و در عین حال اسلامی‌شده، کوشیده است تا همه ملل، زبان‌ها، و فرهنگ‌های غیر فارس را در درون "تمدن ایرانی" ذوب کند، امروز بیش از همیشه در حال فروپاشی است. این ایدئولوژی که با سوءاستفاده از ابزارهای آموزش، رسانه و هنر رسمی، به جعل هویت‌ها پرداخته، هم‌اینک در برابر جنبش‌های احیاگر هویت‌های ملی و بومی، دچار بحران مشروعیت شده است.

وقتی جشن نوروز در ارومیە، سنندج، مهاباد، پاوه و سقز، با هویت خاص کُردی برگزار می‌شود و مردم با پوشش‌های زیبای کوردی، زبان مادری، موسیقی سنتی و نمادهای فرهنگی خود آن را پاس می‌دارند، در واقع پروژه‌ی جعل ایرانشهری به چالش کشیده می‌شود. این همان نقطه‌ای‌ست که هویت واقعی، هویت جعلی را افشا می‌کند.

چرا یک حکومت یا جریان فکری باید از جشنی همچون نوروز هراس داشته باشد؟ پاسخ ساده است: زیرا این جشن دیگر نه در خدمت هژمونی رسمی، که در خدمت ملت‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده قرار گرفته است. نوروز امروز، به زبان کُردی خوانده می‌شود، با ساز و دهل کُردی نواخته می‌شود، و با پرچم و نمادهای کُردستان مزین می‌شود. این نوروز دیگر جشن "ملی ایرانی" نیست؛ بلکه جشن ملت‌هایی‌ست که در جغرافیای سیاسی ایران، برای حق بر هویت، حق بر فرهنگ و حق بر تعیین سرنوشت خود ایستاده‌اند.

بیانیه ۸۰۰ نفره نه از سر دلسوزی برای ایران، بلکه از سر هراس از آینده‌ای‌ست که در آن دیگر نمی‌توان بر مبنای حذف و تحریف حکومت کرد. آینده‌ای که در آن، کُرد، بلوچ، ترک، عرب و ترکمن، با زبان، فرهنگ و هویت خود در فضای چندملیتی، برابر و آزادانه زندگی می‌کنند.

اگر هویت من برای تو تهدید است، پس باید بپذیری که آنچه تو آن را "هویت ملی" می‌خوانی، نه ملی است و نه واقعی. امنیتی که بر پایه انکار دیگران بنا شود، دیر یا زود فرو می‌پاشد. عصر استعمار داخلی و پروژه همسان‌سازی فرهنگی به پایان رسیده است. وقت آن رسیده است که هویت‌های واقعی بازگردند، و دولت‌های جعلی عقب‌نشینی کنند.

 

نظر جدید