عنوان: ساختارشکنی باورهای غلط: واقعیت کوردستان و بافت متاخر استعمارکده ایران - It's Over 9000!

عنوان: ساختارشکنی باورهای غلط: واقعیت کوردستان و بافت متاخر استعمارکده ایران

نویسنده: چیاگوڵان کرماشانی
ایجاد شده در تاریخ
0 0
18:04 2024 , April 14

عنوان: ساختارشکنی باورهای غلط: واقعیت کوردستان و بافت متاخر استعمارکده ایران

به دکتر بهروز چمن آرا:

چیاگولان کرماشانی

کشف باورهای نادرست پیرامون دستگاه پیچیده تاریخ و هویت، به ویژه در مورد ملت کورد و دولت-ملت کولونیالیستی ایران ضروری است. در حالی که بحث‌ها اغلب این دو را در هم می‌آمیزند، تعیین تمایز کوردستان و پیچیدگی‌های تاریخی شکل گیری استعمارکده ایران بسیار مهم است. ابتدا به این ادعا که ملت کورد ایرانی هستند بپردازیم. این بیانیه نمی‌تواند میراث فرهنگی، زبانی و تاریخی منحصر به فرد ملت کورد را به رسمیت بشناسد. ملت کورد یک گروه نژادی_ملی متمایز با زبان، فرهنگ و تاریخ خود را تشکیل می‌دهند. برچسب زدن به آن‌ها به عنوان ایرانی، هویت غنی و متنوع آن‌ها را نادیده می‌گیرد که پیش از تأسیس دولت-ملت‌های مدرن و استعمارساخته منطقه است. علاوه بر این، ایران به‌عنوان یک نهاد سیاسی، در جدول زمانی تاریخی نسبتاً جدید است. تصور ایران به عنوان یک کشور پیوسته و یکپارچه با مرزهای مشخص، محصول قرن بیستم است. پیش از آن، این منطقه مراحل مختلفی از فتح، استعمار و بازسازی ارضی را پشت سر گذاشته بود. مرزهای مدرن استعمارکده ایران به درستی واقعیت‌های پیچیده تاریخی منطقه را منعکس نمی‌کند. از سوی دیگر کوردستان دارای حضور تاریخی دیرینه‌ای با قدمت هزاران سال است. کوردستان که در زبان عربی «ارض الاکراد» نامیده می‌شود، چشم‌انداز جغرافیایی و فرهنگی مشخصی را در بر می‌گیرد که ساکنان آن کوردها هستند. نادیده گرفتن ملت کورد به عنوان صرفاً بسط هویت ایرانی، میراث هزاران‌ساله جوامع کورد در منطقه را نادیده می‌گیرد. محققان مشهوری مانند فیلیپ جی کرینبروک و استفان اسپرل، در اثر اصلی خود «کوردها: مروری بر معاصر»، به دقت تمایز فرهنگی و تاریخی ملت کورد را ردیابی می‌کنند. کرینبروک و اسپرل با استناد به متون تاریخی کهن و شواهد باستان‌شناسی بر جایگاه کوردستان به عنوان سرزمین اجدادی ملت کورد تاکید می‌کنند و مفهوم هویت همگن ایرانی را به چالش می‌کشند. حسن کریمیان، در بررسی علمی خود با عنوان «تمامیت ارضی ایران و مسئله کوردها: زمینه تاریخی»، درک خوبی در مورد پویایی استعماری که تمامیت ارضی استعمارکده ایران را شکل داده است، ارائه می‌دهد. تحلیل کریمیان تنش بین آرمان‌های استعمارکده ایران برای وحدت ارضی و تلاش ملت کورد برای دریافت حق تعیین سرنوشت را در چارچوب وسیع‌تر میراث استعماری برجسته می‌کند. متون تاریخی باستانی و یافته‌های باستان‌شناسی حضور پایدار جوامع کورد را در منطقه موسوم به کوردستان بیشتر تایید می‌کند. مطالعه جامع ولادیمیر مینورسکی با عنوان «ترک ها، ایران و قفقاز در قرون وسطی» اپیستمه مناسبی را در مورد تعاملات پیچیده بین گروه‌های نژادی مختلف در منطقه از جمله کورد ارائه می‌دهد. تحقیقات مینورسکی پویایی تاریخی را روشن می‌کند که چشم‌انداز ژئوپلیتیک کوردستان را شکل داده است و بر اهمیت منطقه به عنوان یک نهاد فرهنگی و سیاسی متمایز از استعمارکده ایران تأکید می‌کند. در میان پیچیدگی‌های هویت کوردی و شکل‌گیری تاریخی استعمارکده ایران، جنبش ناسیونالیستی کورد به‌عنوان نیروی محوری مدافع به رسمیت شناختن و حق تعیین سرنوشت ظاهر شده است. اثر مهم دیوید رومانو، «جنبش ناسیونالیستی کورد: فرصت، بسیج و هویت»، تحلیل ظریفی از عوامل محرک ناسیونالیسم کورد و چالش‌های پیش روی دولت استعمارگر ایران ارائه می‌کند. تحقیقات رومانو بر انعطاف‌پذیری هویت کوردی و تلاش برای خودمختاری در چارچوب دولت-ملت‌های مدرن تاکید می‌کند. به رسمیت شناختن بین المللی مبارزه ملت کورد برای گرفتن حق تعیین سرنوشت در دهه‌های اخیر، با قطعنامه‌ها و اعلامیه‌های مختلف در تأیید حقوق ملت کورد، شتاب بیشتری یافته است. نادر انتصار در دایره المعارف جامع خود «کوردستان: دایره المعارف زندگی، جنگ و بقا» ماهیت چندوجهی تلاش ملت کورد برای به رسمیت شناختن در صحنه بین المللی را مستند می‌کند. گردآوری گزارش‌های تاریخی و تحولات معاصر توسط انتصار، اهمیت جهانی وضعیت کولونیالیستی کوردستان و پیامدهای آن را برای ثبات منطقه‌ای برجسته می‌کند. همانطور که پیچیدگی‌های هویت کوردی و بافت تاریخی استعمارکده ایران را بررسی می‌کنیم، آشکار می‌شود که میراث کوردستان از مرزهای دولت-ملت‌های استعمارساخته فراتر رفته است. اثر مهم رابرت اولسون، «ظهور ناسیونالیسم کورد و شورش شیخ سعید، ۱۸۸۰-۱۹۲۵»، معرفت ارزشمندی را در مورد ریشه‌های تاریخی ناسیونالیسم کوردی و جنبش‌های مقاومتی که چشم‌انداز سیاسی منطقه را شکل داده اند، ارائه می‌دهد. تحقیقات اولسون بر تلاش پایدار برای خودمختاری در میان جوامع کورد تاکید می‌کند و روایت‌های هژمونیک دولت-ملت‌ها را به چالش می‌کشد. منابع تاریخی و شواهد باستان‌شناسی متعددی بر وجود جوامع کوردی در این منطقه از دوران باستان گواهی می‌دهد. برای درک بیشتر بافت تاریخی، اجازه دهید برخی از دلایل کلیدی و منابع موثق را که از این دیدگاه حمایت می‌کند که استعمارکده ایران کشوری تازه تاسیس است و کوردستان جغرافیای سیاسی و سرزمین اجدادی ملت کورد بوده است، بررسی کنیم: ۱. میراث استعماری: مرزهای مدرن استعمارکده ایران به طور قابل توجهی توسط قدرت‌های استعماری در طول قرن ۱۹ و ۲۰ شکل گرفت. معاهدات و قراردادهای تحمیل شده توسط قدرت‌های استعماری مانند انگلیس و روسیه نقش اساسی در تعیین مرزهای سرزمینی استعمارکده ایران ایفا کردند و اغلب پیچیدگی‌های جمعیتی و فرهنگی منطقه را نادیده گرفتند. ۲. اسناد تاریخی: در متون تاریخی کهن از جمله منابع یونانی و آشوری به حضور اقوام و پادشاهی‌های کورد در منطقه معروف به کوردستان اشاره شده است. این سوابق به هزاره‌ها برمی گردد و حضور پایدار ژئوپولتیکی جوامع کورد در این منطقه را برجسته می‌کند. ۳. تحقیقات علمی: بسیاری از محققان و دانشگاهیان متخصص در مطالعات خاورمیانه تمایز تاریخی و فرهنگی ملت کوردستان و ژئوپولتی کوردستان را مستند کرده اند. آثار دانشمندان مشهوری مانند بیروسوس، مارتین ون بروینسن، دیوید مک داوال و مایکل اپل بینش جامعی از تاریخ، فرهنگ و هویت کوردی ارائه می‌کنند. ۴. به رسمیت شناختن بین المللی: مبارزه ملت کورد برای گرفتن حق تعیین سرنوشت و به رسمیت شناختن در صحنه بین المللی در دهه‌های اخیر شتاب بیشتری یافته است. قطعنامه‌ها و اعلامیه‌های مختلف ارگان‌ها و سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل متحد، حقوق ملت کورد را به رسمیت می‌شناسد و از به رسمیت شناختن کوردستان به عنوان یک موجودیت متمایز سیاسی حمایت می‌کند. در پایان، این ادعا که کوردها ایرانی هستند و استعمارکده ایران یک موجود باستانی و متحد است، واقعیت‌های تاریخی پیچیده منطقه را نادیده می‌گیرد. کوردستان با تاریخ و میراث فرهنگی غنی خود، هزاران سال است که زادگاه اجدادی ملت کورد بوده است. از سوی دیگر، استعمارکده ایران ساختاری نسبتاً مدرن است که توسط مداخلات استعماری و حوادث تاریخی شکل گرفته است. منابع: ۱. مک داوال، دیوید. تاریخ مدرن کوردها. I. B. Tauris، ۲۰۰۴. ۲. ون بروینسن، مارتین. آقا، شیخ و دولت: ساختارهای اجتماعی و سیاسی کوردستان. کتاب زد، ۱۳۷۱. ۳. اپل، مایکل. کوردها: مردمی در جستجوی وطن خود. ناشران تراکنش، ۱۹۹۶. ۴. حسن پور، امیر. «ناسیونالیسم و ​​زبان در کوردستان». ملت‌ها و ناسیونالیسم، جلد. ۵، نه ۳.۱۹۹۹، صص ۴۳۷-۴۵۷. . کرینبروک، فیلیپ جی، و استفان اسپرل. کوردها: مروری بر معاصر. روتلج، ۱۹۹۲. ۵. کریمیان، حسن. «تمامیت ارضی ایران و مسئله کوردها: زمینه تاریخی». فصلنامه ایران شناسی، ش. ۲۷، شماره ۲.۲۰۱۹، صفحات ۱۲۳-۱۴۰. ۶. مینورسکی، ولادیمیر. ترکها، ایران و قفقاز در قرون وسطی. تجدید چاپهای Variorum، ۲۰۰۳. ۷. رومانو، دیوید. جنبش ملی گرای کورد: فرصت، بسیج و هویت. انتشارات دانشگاه کمبریج، ۲۰۰۶. ۸. انتصار، نادر. کوردستان: دایره المعارف زندگی، جنگ و بقا. ABC-CLIO، ۲۰۱۸. ۹. اولسون، رابرت. ظهور ناسیونالیسم کورد و شورش شیخ سعید، ۱۸۸۰-۱۹۲۵. انتشارات دانشگاه تگزاس، ۱۹۸۹.

نظر جدید